×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عاشقانه ها

× گفتی:کمی ترانه و گفتم به روی چشم گفتی که:عاشقانه گفتم:به روی چشم گفتی:بگیر دست دلم را ،حرام شد ای تکیه گاه وشانه وگفتم:به روی چشم وقتیکه زخم برتن جنگل نشسته است بنویس از جوانه و گفتم: به روی چشم دیگرسقوط عاطفه وعشق حتمی است حرفی از این زمانه وگفتم:به روی چشم گفتی: ببین که وحشی طوفان چه میکند باسرنوشت خانه وگفتم:به روی چشم دیگر جنون به کار دل ما نمی خورد بگذار این نشانه و گفتم:به روی چشم گفت او: کمی ترانه برایم می آوری؟ اما نه عاشقانه و گفتم:به روی چشم
×

آدرس وبلاگ من

golponeha.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/bahareh.memol

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

آبرويم را خريدي عاقبت با تهمتـي


آبرويم را خريدي عاقبت با تهمتـي



گفته بودي درد دل کن گــــــــــاه با هم صحبتي

کو رفيق راز داري؟ کــــــــــــــو دل پرطاقتي؟

شمع وقتي داستانم را شنيد آتش گـــــــــرفت

شرح حالم را اگر نشنيده باشي راحتـــــــــــي

تا نسيم از شرح عشقم باخبر شد، مست شد

غنچه‌اي در باغ پرپر شد ولي کــــــــو غيرتي؟

گريه مي‌کردم که زاهد در قنوتم خيره مــــــــاند

دور باد از خرمن ايمان عــــــــــــــــــــاشق آفتي

روزهايم را يکايک ديدم و ديـــــــــــــــدن نداشت

کاش بر آيينه بنشيند غبار حســـــــــــــــــــرتي

بس‌که دامان بهاران گل به گل پژمرده شــــــــد

باغبان ديگر به فروردين ندارد رغبتــــــــــــــي

من کجا و جرئت بوسيدن لبهاي تـــــــــــــــــــو

آبرويم را خريدي عاقبت با تهمتـــــــــــــــــــــي

شنبه 21 دی 1392 - 8:17:51 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم