×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عاشقانه ها

× گفتی:کمی ترانه و گفتم به روی چشم گفتی که:عاشقانه گفتم:به روی چشم گفتی:بگیر دست دلم را ،حرام شد ای تکیه گاه وشانه وگفتم:به روی چشم وقتیکه زخم برتن جنگل نشسته است بنویس از جوانه و گفتم: به روی چشم دیگرسقوط عاطفه وعشق حتمی است حرفی از این زمانه وگفتم:به روی چشم گفتی: ببین که وحشی طوفان چه میکند باسرنوشت خانه وگفتم:به روی چشم دیگر جنون به کار دل ما نمی خورد بگذار این نشانه و گفتم:به روی چشم گفت او: کمی ترانه برایم می آوری؟ اما نه عاشقانه و گفتم:به روی چشم
×

آدرس وبلاگ من

golponeha.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/bahareh.memol

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????

عاشقابخونن

تو را من زهر شيرين خواندم اي عشق

که نامي خوشتر از اينت ندانم

وگر هر لحظه رنگي تازه گيري

به غير از زهر شيرينت نخوانم

توزهري،زهر گرم سينه سوزي

تو شيريني،که شور هستي از توست

شراب جام خورشيدي،که جان را

نشاط از تو،غم از تو،مستي از توست

به آساني،مرا از من ربودي

درون کوزه ي غم آزمودي

دلت آخر يه سرگرداني ام سوخت

نگاهم را به زيبايي گشودي

بسي گفتند:دل از عشق برگير

که نيرنگ است و افسونست و جادوست!

ولي ما دل به او بستيم و ديديم

که او زهر است،اما....نوشداروست!

چه غم دارم که اين زهر تب آلود

تنم را در جدايي ميگدازد

از ان شادم که در هنگامه ي درد

غمي شيرين دلم را مينوازد

اگر مرگم به نامردي نگيرد

مرا مهر تو در دل جاودانيست

وگر عمرم به ناکامي سر آيدتو را دارم که مرگم زندگانيست

شنبه 21 دی 1392 - 6:24:28 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم